ژورنال مشهورترين نقاشي هاي جهان 1 CD
بهترين آثار از مشاهير نقاشي جهان لئوناردو داوينچي ، ويننست ونگوگ ، بليك ، برون و .....
لئوناردو داوينچي لئوناردو داوينچي هنرمند و نقاش ايتاليايي فرزند مرد ثروتمندي بود كه در سا ل۱۴۵۲در (وينچي) نزديك فلورا نس بدنيا آمد. چون پدرش از لحاظ مالي قدرت كافي دا شت لذا لئوناردو نزد پيكر تراش معروف آندرئادي ورگيو به تعليم پرداخت در سال1483 به ميلان رفت ودر آنجا سرپرستي بسياري از امور دوك اسفورزا را بر عهده گرفت. وي در سال1502 به خدمت سزار بورژويا رفت و از طرف او بعنوا ن مهندس و معمار به بسياري از شهر هاي ايتاليا سفر كرد و در بازگشت به فلورا نس چهار سال از وقت خود را صرف يكي از بهترين اثر ارزنده ا ش كرد . اين اثر تصوير موناليزا است كه (لبخند ژوكوند) معروف است و بجرات مي توان آ ن را با ارزش ترين تابلوي نقاشي جهان دانست . اين اثر در سال 1911ازموزهء (لوور) پاريس به سرقت رفت وسروصداي عجيبي به راه انداخت. سارق يك نفر ا يتا ليا يي بود . كه مي گفت حس وطن پرستي و علا قه به آثار هنري ا يتا ليايي او را بر آن دا شت . كه دست به چنين كاري بزند . لبخند ژوكو ند دوباره به لوور عودت داده شد . لئوناردو مردي همه فن حريف بود و در نقاشي/حجاري/معماري/مهندسي/نويسندگي/موسيقي هنر خود را به منصه ظهور رسانيد . اين استاد عاليقدر مدتها در فكر آن بود ماشيني بسازد كه بتوان با آن پرواز كرد. يكي از ارزنده ترين آثار او آخرين شام است كه بر ديوار صومعهء سا نتا ماريا در سال 1498ترسيم شده است وي سال1519 در شصت وهشت سالگي در گذشت
وينسنت ونگوگ در سال 1851 تئودور ونگوگ (يك واعظ كليسا ) و آنا كورنليا كاربنتوس (دختر يك كتابفروش ) با هم ازدواج كردند . اين زوج داراي شش فرزند شدند كه وينسنت ويليام ونگوگ دومين فرزند خانواده بود و در 30 ام مارس سال 1853 متولد شد. محل تولد وي در روستاي زاندرت واقع در جنوب هلند است. چهار سال بعد (1857) برادر مورد علاقه وينسنت يعني تئو به دنيا آمد. وينسنت تحصيلات ابتدايي را در 1861 شروع كرد و در مراحل بعدي تحصيل استعداد خود را در فراگيري زبانهاي خارجي نشان داد (زبانهاي فرانسه، انگليسي و آلماني) در مارس 1868 وي دانشگاه را در ميانه سال تحصيلي رها كرد و به زادگاه خود بازگشت در جولاي 1869 به كارآموزي در اداره مركزي دلالان آثار هنري Goupil(در پاريس) پرداخت. او كارش را در Hague يكي از گالري هاي اين مجموعه به مديريت عمويش وينسنت آغاز نمود. وي در سال 1873 به شعبه لندن اين موسسه نقل مكان نمود و در آنجا بود كه برخورد تماس روزانه وي با نقاشي ها و ترسيمات هنري استعداد خفته وي را در اين زمينه بيدار نمود. وي در پايان كار روزانه خود به گالري ها و موزههاي هنري لندن ميرفت و در دل آثار نقاشي بزرگاني چون Jean-Francois Millet و Jules Breton را تحسين ميكرد
به مرور زمان وينسنت
علاقه به كار خود را ازدست داد و به انجيل روي آورد و بدين ترتيب عملكرد
وي در گالري افت محسوسي نمود تا سال 1875 وي دوبار بين شعب لندن و فرانسه
Goupil
در سال 1880 در كنار كشمكشي كه درون اون (بين هنر و
خدا ) برقرار بود ، به اين نتيجه رسيد كه ميتواند در كنار هنرمند بودن به
خدا نيز خدمت كند.او مينويسد : براي درك مفهوم
تئو كه شعبه Montmarte از
مجموعه Goupil را مديريت ميكرد ونگوگ را با كارهاي هنرمنداني نظير Claude
Monet و ساير امپرسيونيستها آشنا نمود. و در اينجا بود كه او با نحوه كنترل
نور و رنگ در اين سبك آشنا شد. براي مدت 4 ماه ونگوگ تحت نظر Fernand
Cormon آموزش ديد و با هنرمنداني چون Paul Gauguin, Henri de Toulouse,
Emile Bernard , ...معاشرت نمود. وينسنت موضوعات نقاشي خود را از كافه ها بولوار ها و حاشيه روي سين انتخاب ميكرد. به واسطه Georges Seurat , Paul Signac او تكنيك سايه زني نقطهاي نيو امپرسيونيسم يا وينتيليسم را ارائه كرد.او ميگويد: آنچه در هنر امروزي ضروري است ،رنگي با ماهيتي زنده، قدرتمند و با شدت درخشندگي قابل توجه است.بدين ترتيب رنگهاي روشن در كار او ظاهر شدند و ضربات قلم از پيج و شكن بيشتري در صفحه نقاشي برخوردار شدند
بعد از مدتي فعاليت موفق
در فرانسه وينسنت در رابطه با تاسيس انجمني از هنرمندان هم سبك خيال ردازي
ميكرد. در سال 1877 او نمايشي گروهي از كار دوستان هنرمند خود در نقاشي
رستوراني در پاريس عرضه نمود.
در اواسط جولاي وينسنت به ملاقات برادرش در پاريس رفت كه در آنجا با ناخشنودي تئو در رابطه با كارهاي اخيرش مواجه شد. وي تحمل اين فشار عصبي را نياورد و در 27 جولاي 1890 با تفنگ به قفسه سينه خود شليك كرد
|
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت